گفتگو با خدا
در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو می کنم .
خدا پرسید ؟ پس تو میخوای با من گفتگو کنی ؟
من در پاسخش گفتم اگر وقت دارید .
خدا خندید و گفت وقت من بی نهایت است ، در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی
؟
پرسیدم چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد ؟ خدا پاسخ داد : کودکی شان
اینکه آن ها از کودکی شان خسته می شوند و عجله دارند زود بزرگ شوند و بعد
دوباره پس از مدت ها آرزو می کنند که کودک باشند .
اینکه آن ها سلامتی شان را از دست می دهند تا پول به دست بیاورند و بعد پولشان
را از دست می دهند تا سلامتی شان را به دست آورند .
اینکه با اضطراب به آینده نگاه می کنند و حال را فراموش می کنند ، بنابراین نه
در حال زندگی می کنند و نه در آینده .
اینکه آن ها به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نمی میرند و به گونه ای می
میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند .